دنیای خلبانی
مطالبی جالبی درباره خلبانی جنگنده

هواپیمای B-52/G یک بمب افکن سنگین با 6 خدمه همراه میباشد.هر کدام از افراد خدمه در مکان خاص خود قرار میگیرند که در بالای سر یا زیر پاهای آنها دریچه ای به منظور خروج در زمان ایجکت قرار میگیرد.این واحد شامل اجزای مختلفی است که سیستم فرار خدمه ی B-52 را تشکیل میدهد عبارت اند از سیستم پرتاب به بالا، سیستم پرتاب رو به پایین و دریچه ی مربوط به خروج و فرار خلبان.



در این بخش،ما به بررسی دریچه ی فرار و اجزای تشکیل دهنده سیستم خروج اضطراری هواپیمای B-52 می پردازیم.بحث را با بررسی دریچه خروج خلبان ، کمک خلبان ، افسر جنگ الکترونیک ، توپچی ، ناوبر ، ناوبر راداری ، و نهایتا با نگاه کلی به سیستم خروج خدمه و اجزای تشکلیل دهنده آن اتمام می شود.

هر یک از خدمه در جایگاه اختصاصی خود دارای یک صندلی پرتاب گر و دریچه خروج اضطراری میباشد.دریچه های رو به بالا هر کدام دارای دستگیره ی بیرونی و درونی میباشد.اما دریچه ی رو به پایین تنها دارای یک دستگیره در داخل است.

 

در شکل نشان داده شده موقعیت دریچه ی خروج دقیقا بالای سر صندلی ایجکت خلبان و کمک خلبان قرار گرفته و مکانیزم کار هر دو صندلی یکی میباشد.این دریچه ها کاربردی دو گانه دارند، هنگام فرود ممکن است حوادث غیر منتظره منجر به فرود ناموفق شود که در این گونه مواقع دریچه های بالایی نقش راهی برای خروج خلبان را ایفا میکنند.اینکار ممکن است به 3 روش صورت گیرد:توسط یک دسته ی داخلی ، توسط یک دسته ی داخلی ، و همچنین مکانیزم فشار ایجکت.اگر دریچه به وسیله ی دستگیره ی خروجی گشوده بشود.باید با دستگیره ی مشابه آن بسته شود.این موضوع به این دلیل است که دستگیره به طور کامل از لوله های گردشی رها شود تا بتوان دریچه را به طور کامل بست.ساختار دریچه شامل دو جک در جلو قرار گرفته و 6 گیره ی ظامن بسته و قفل به دریچه متصل اند.این جک ه و قلاب های ظامن به 2 میله ی دوار متصل شده که این لوله ها از ابتدا تا انتهای دریچه ادامه دارد.گردش دورانی این لوله ها موجب برعکس شدن در نتیجه قفل شدن دریچه میشود.و زمانی که این لوله ها در حالت گردش قرار گیرد جک ها در شیار هدایت شده و با حرکت رو به جلوی دریچه می توان آن را به آسانی باز کرد

در تصویر زیر دریچه ها کاملا مشخص هستند

دریچه ی فرار خروج اضطراری برای افسر جنگ الکترونیک و توپچی نیز طرحی مشابه دریچه ی خلبان و کمک خلبان دراند به جز یک مکانیزم بالابرنده که با مکانیزم پرتاب به بیرون یکی شده است.این مکانیزم کمکی در عمل ایجکت به خلبان است.این مکانیزم شامل بالابر،تسمه کمکی پرتاب کننده به بیرون میباشد

همانطور که در ابتدا مشاهده کردید،دریچه ی خروج خدمه ی ناوبری و ناوبری راداری به طور مستقیم در زیر صندلی ایجکت قرار گرفته .این دریچه ها به طور معمول بسته هستند و تنها زمانی باز میشوند که نیاز به خروج اضطراری باشد.یک دستگیره اضطراری در قسمت جلویی و درمکانی مناسب قرار دارد تا چنانچه پرتابگر به طور عادی عمل نکند،شخص بتواند از طریق آن ایجکت را انجام دهد.نیروی لازم برای پرتاب توسط انفجاز گاز صورت میگیرد


به دلیل نبود تصویر از ایجکت رو به پایین B-52 برای درک بهتر تصویر از بمب افکن دیگر ایالات متحده قرار داده شده (بمب افکن B-47)

 

یک سیستم هشدار دهنده الکتریکی با برق مصرفی 24 ولی با جریان DC در B-52 تعبیه شده که نیروی خود را از پنل کمک خلبان دریافت میکند.همه ی 6 دریچه ی خروج موجود در B-52 در این سیستم قرار دارد.درب ورودی و درب داخل شدن در عقب نیز به مدار این سیستم متصل هستند.مدار قدرت این سیستم در صورت باز بودن هر کدام از دریچه ها با استفاده از چراغ زرد رنگی که در پنل کاربری خلبان قرار گرفته این موضوع را به خلبان اطلاع میدهد.هر دریچه مجهز به یک میکروسویچ است و این میکروسویچ ها باز یا بسته بودن را مشخص میکنند.

 

نگاهی گذرا به برخی از تشکیلات سیستم فرار خلبان
نیروی رانش:

دستگاهی است که انرژی خود را از کارتریج موجو در درون دستگاه میگرد.هنگاهی که فشار گاز بالستیک به دهانه ی ورودی اعمال شود،در پیستون به شدت بالایی حرکت کرده و نیروی رانش را فراهم میکند.


کننرل کننده نیروی رانش:
این قسمت وظیفه ی کنترل کردن نیروی رانش صندلی خلبان و کمک خلبان را بر عهده دارد.برای جلوگیری از تداخل این کنترل کننده،کنترل آن را بصورت جداگانه در زیر پنل خلبان و کمک خلبان قرار گرفته اند

کاتاپولت:

کاتاپولت یا پرتابگر صندلی ایجکت از یک مکانیزم ایجکت با استفاده از 3 تیوپ تلسکوپی که نیروی خود را از مواد منفجره میگیرند.کاتاپولت از تیوپ های بیرونی ،تیوپ میانه،وتیوپ داخلی ، کههمان شارژر انفجاری میباشد تشکیل یافته.

سیستم جداسازی خلبان از صندلی:
صندلی ایجکت افسر جنگ الکترونیک ،توپچی ، ناوبری و ناوبری راداری همراه با یک سیستم جدا سازی شخص از صندلی هستند که جدا سازی خدمه از صندلی بعد از پرتاب به بیرون را ممکن میسازد.این سیستم محرک حلقه بالستیک ،جک شافت ، و یک مهار کننده در زیر صندلی و در کنار لوازم بقا خلبان میباشد.

در تصویر زیر میتوانید چگونگی جدا سازی خلبان از صندلی خود را مشاهده کنید

**** پ.ن. یک نکته جالب یادم اومد: تانکر های سوخترسان امریکا مثل KC-135 که در نیروی هوایی کشور خودمان هم هست دارای سیستم خروج اضطراری خلبان هستند بدین شکل که موقع خروج اضطراری خلبان جلیقه ای که به چتر نجات کانکت هست را پوشیده و از ذرب وروی هواپیما بیرون می پرد. این قابلیت فقط در تانکر های امریکا موجود هست و در KC-135 های نیروی هوایی ایران قابلیت خروج اضطراری وجود ندارد. (با تشکر از جناب سرهنگ لوتر یادگاری خلبان بازنشسته تانکر KC-135)


بَسْمِ رَبّ‌ِ الشُهداءِ وَ صِدّيقينْ

با سلام و صلوات بر روح مطهر شهداء

خدايا چه بگويم كه شرمنده ام از اينكه شكرگزار نعمت هايت نيستم. خدايا مي داني كه آرزويم چيست، به گفتة شهيد آويني مرد آزاده، كسي است كه زودتر از اين دنيا دل بكند، قبل از اينكه از دنيا دستش كوتاه شود.

خدايا مي خواهم شهيد شوم

همانند شهيدان بابایی، احمد كاظمي، صياد شيرازي و پازوكي (از شهداي تَفَحُّص) و ... . اما خدايا گنهكارم، خدايا ميداني كه اولين قدم براي شهادت را برداشته تا با ازدواجم، از خيلي گناهان به دور باشم تا بتوانم با همسرم به سير و سلوك عرفانی، برای رسيدن به آرزويم که همان وصال رسیدن به توست، آماده شوم. خدايا همانند دفعات قبل كمكم كن. درست است كه نمي توانم مانند شهیدانی چون شهيد حسن باقري (غلامحسين افشردي) باشم، اما خدايا من به كمك تو، تلاش مي كنم تا لياقت شهادت را بدست آورم. خدايا من و تمام انسان ها هر چه داريم و نداريم از توست، يعني ما هيچ امنيتي از گناه (حتي حضرت يوسف) بدون عنايت تو نداریم. خدايا سعي مي كنم تا همانند شهيد پلارك (1- دروغ نگويم 2- خواندن زيارت عاشورا در هرصبح)، به درجة بالايي برسم و اين مقام (شهادت) زماني حاصل مي شود که توبه ام را قبول و مرا ببخشي و هدايتم كني به سوي معرفت و شناخت وجودي خود (انسان) و شناخت روح انسان، روحي كه با تسلط بر آن مي توانم همانند امام علي (ع)، كه آنقدر روح خود را در اختيار داشت كه با خواندن هزاران ركعت نماز در روز و شب و خوردن غذاي كم و شركت در جنگ ها، جسم را به دنبال خود (گوش به فرمان روح) مي كشيد. خدايا مرا ببخش، توكل برتو. خدايا اميد شهادت را در من بيشتر و من را آمادة جان دادن در راهت قرار ده.

تا پاي جان مي ايستم                           چون عاشق ولايتم

خدايا ظهور امام زمان را نزديك فرما

 

تصوير دست نوشته ها

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  

 

 اَللّهُمَّ صَلّ ِ عَلي مُحَمَّدْ وَ آلِ مُحَمَّدْ

به نام خدايي كه انسان را آفريد و از روي علاقة زياد به آفريده اش، راهي براي بازگشت بنده اش  به نام توبه قرار داد. سلام بر سيدالشُهداء كه شفاعت كنندة انسان در جهان ابدي است. پس از طي مراحلي كه براي سير و سلوك طي كردم يعني براي پيدا كردن گمشدة خودم، براي رسيدن به حق تعالي، حقيقت، عرفان و غيره كه همه زيرمجموعة حق تعالي ست، علاقه اي به نوشتن نوشته اي از اعمال خود داشتم. من در اين روز با خداي خود و برگزيدگانش (پيامبران و امامان «معصومين») عهد و پيمان مي بندم كه ديگر اجازه ندهم (تا جايي كه خداوند ياري دهد) كه  هوس هاي شيطاني و نَفْسم(غريزه) مرا از پاي درآورد و مرا شرمندة آقایم سيدالشهداء كند. در آخر از خداوند مي خواهم كه مرا ياري دهد كه به تدريج از گناهان خود دوري (خودسازي) و هر چه سريع تر به هدف خود كه ديدار خداوند و بخشش من است برسم. وَالسَّلام

(« اَللّهُمَّ عَجَّلْ لِوَليكُ الحُجَّهِ ْبنِ الحَسَنْ »)

 

 

تصویر دست‌نوشته شهید:

وقتی هواپیمایی برعرشه ناوهواپیمابری فرود می آید،سرعتش باید درمسافتی حدود60 متراز 240كیلومتردرساعت به صفربرسد.وزن هواپیماممكن است  23تن باشد،بنابراین مقدارانرژی جنبشی كه بایدخنثی شود قابل توجه است.درعین حال آهستگی هواپیما نیزباید یكنواخت باشد،بدین معنا كه نباید حركتی ناگهانی رخ دهد كه یا باعث شكستگی گردن خلبان شودیا به اسكلت هواپیما فشاربیش ازحد وارد كند یا مسیرفرود را مختل كند.درحالت ایده آل،شتاب منفی باید تدریجی باشد یعنی ازصفربه ماكزیمم مقداربرسدوسپس تا وقتی هواپیما به توقف كامل برسد،ثابت بماند. به این منظور،مكانیسمهای بازدارنده ای طراحی شده اند كه دراصل همه آنهامشابه اند. درقسمت انتهایی دم هواپیمایك قلاب نصب شده كه هنگام فرود،پایین ترازسطح چرخها قرارمی گیرد.وقتی هواپیما به عرشه می آید قلاب به یك كابل بازدارنده كه درعرشه درجهت عمود بر مسیرحركت هواپیما كشیده شده است گیر می كند.این كابل توسط فنرهای فولادی كمانی شكل چندین سانتیمتر بالاتر از سطح عرشه قرارمی گیرد تا قلاب بتواند آن رابگیرد.

 

 

 

دوسركابل بازدارنده به دنده جذب انرژی متصل است كه برای پاسخگویی به وزن فزاینده هواپیماهای مدرن،تكنولوژی آن درسالهای اخیرپیشرفت زیادی كرده است.سیستم جذب كننده كه درناوهای بریتانیا وآمریكا ازآن استفاده فراوان می شود برپایه عملكرد اهرمی یك پیستون استواراست كه مایعی هیدرولیكی را ازطریق یك دریچه كنترل به جلومی راند.كابل بازدارنده وقتی كشیده شودازمیان چرخهای سیستم قرقره هدایت كننده(یادراصطلاح دریانوردی چرخ طناب خور)عبورمی كند كه درواقع ازطریق یك سری قرقره كه روی سیلندرثابت واهرم متحرك نصب شده اند وزیرعرشه قراردارند،حركت رابه اهرم منتقل می كند.جابجایی كابل بازدارنده اصلی درطولی مثلا برابر5مترآخرین قرقره راكه به پیستون متصل است فقط 30سانتیمترجابجامی كند.این كاهش جابجایی،اندازه پیستون رامحدودمی كند ومزیت مكانیكی مناسبی نتیجه می دهد.نیروی بازدارنده درواقع فشارئیدرولیكی داخل سیلندراست كه به سرعت اهرم بستگی دارد.وقتی ازسرعت هواپیما ودرنتیجه اهرم كاسته شود،این نیروكاهش می یابدوبه مقدارثابتی می رسد.دریچه كنترل به ترتیبی تنظیم شده است كه وقتی كابل بیشتری بیرون كشیده شود،محدودیت زیادتری ایجادكند.این تنظیم به گونه ای است كه با وزن های مختلف هواپیماهای گوناگون تطبیق كند.جریانی كه ازسیلندرئیدرولیكی خارج می شودبه محفظه ای می رود ودرآنجا برای ذخیر كردن انرژی،گازموجود درمحفظه راتحت فشارقرارمی دهد.ازاین انرژی برای تنظیم دوباره سیستم وبازگرداندن كابل بازدارنده به حالت اولیه اش استفاده می شود.گازفشرده مایع ئیدرولیكی رابا كمك یك پمپ به داخل سیلندربرمی گرداند تا ازاتلاف انرژی درسیستم جلوگیری كند.سرعت تنظیم دوباره سیستم بسیاراهمیت دارد زیرا درمدتی كوتاه تعداد زیادی هواپیماممكن است فرودآیند .بعدازفرود یك هواپیما برای اطمینان بیشتركابل بازدارنده به سرعت بازدیدوسپس محكم درمحل سابق خودكشیده می شود،كل این كارفقط 20دقیقه طول می كشد.

 

 

سنگینی هواپیماهای مدرن نیروی دریایی،این تدابیررا درجایی كه فضای عرشه محدوداست نامناسب می كند.ناوهای آمریكا بزرگترازناوهای بریتانیاهستن وآمریكایی ها طول عرشه پروازرا برای دستیابی به فضای توقف طولانی تری كه موردنیازاست افزایش داده اند.ولی درسال1968 یك ناوهواپیمابر بریتانیا به نام آرك رویال به سیستم دیگری مجهزشد دراین سیستم هنوزكابل بازدارنده موجوداست ولی به جای اهرم ئیدرولیكی ازروش آب فشانی كم انرژی استفاده می شود.درمقایسه باسیستم قدیمی ترقرقره ها،كارسیستم جدیدآب فشانی مستقیم تراست،یك چرخ طناب خرمثل سابق كابل رابه زیرعرشه می بردامااین بارهیچ كاهش مكانیكی وجودنداردوسیم مستقیماً روی یك پیستون درمحفظه ای به طول 60مترولبریزازآب عمل می كند.دراین سیلندریك سوراخ وجود داردكه درزمان كشیده شدن كابل بازدارنده به نوبت بسته می شوندودرنتیجه نیروی تقریباً ثابتی حاصل می شود.آب ازداخل سوراخها به بیرون افشانده می شودولی توسط یك سیلندربیرونی كه سیلندراصلی رااحاطه كرده است،جمع آوری می شود.یكی ازمزایای این سیستم آن است كه می توان آن رابرای پذیرش انواع هواپیماهایی كه وزنشان بین5/4 تا23 تن است برنامه ریزی كرد مسئله وزن مشكلاتی درزمینه طراحی این سیستم ایجادكرده است كه البته اكنون رفع شده اند سرعت لازم برای تنظیم دوباره سیستم بایدهمان سرعت سیستم قبلی باشد یعنی باید پیستون راظرف 20ثانیه به طوركامل به عقب حركت داد ومطمئن شد كه سیلندركاملاًپرازآب است،زیرا وجود هرنوع حباب هوادرسیلندربرهواپیمایی كه درحال توقف است شوكهایی فاجعه آمیزواردمی كند.دریكی ازروشهای تنظیم،ازیك سیستم برگشت كننده برمبنای سیلندرئیدرولیكی ویك سری قرقره استفاده می شود. 

 

 

سردار عشق ما عباس بابایی

پرواز عشقت بود، دل بود دریایی

روح بلند تو اینک کنار ماست

 هرچند میدانم از اهل بالایی

از کودکی بودی در نقش قربانی

در وصل تو این شد، طرح معمایی

در شوق دیدارش پر می گشودی تو

تا مسلخ عشقت با شور و شیدایی

فرمان وصل تو از جانبش آمد

چون ذبح اسماعیل، وصلی تماشایی

عزم سفر کردی تا کعبه جانان

پیش خدا رفتی تنهای تنهایی

در سرگذشت تو پندم فراوان بود

می کرده ام دوره، در گاه تنهایی

شب های آدینه شب های خوبی بود

نجوای عشق تو، در گوش لالایی

با یاری حکمت، با دست حق اینک

می سازد از شوقت فیلمی تماشایی

به شور کعبه بودم، لیک ناشد قسمتم

من وصالت را بدیدم، رانده از هر حسرتم

در تمنای وصالش دائما در اشک و آه

غافل از آنکه میان دوستانش دعوتم

همسرم، پرواز کردم تا بیابم عشق را

این محبت ز ابتدا بوده عجین با خلقتم

چشم دل را باز کن، تا نیک بینی تو مرا

من همیشه با توام هرچند دور از رؤیتم

 

 

ویژه نامه جدید حافظ آسمان راه اندازی شد.

بردیدن ویژه نامه برروی لینک زیر کلیک کنید

shahid-babaei.com/asemani/

کجایید ای شهیدان خدایی         بلاجویان دشت کربلایی

کجایید ای سبک روحان عاشق          پرنده​تر ز مرغان هوایی

کجایید ای شهان آسمانی      بدانسته فلک را درگشایی

کجایید ای ز جان و جا رهیده      کسی مر عقل را گوید کجایی

کجایید ای در زندان شکسته     بداده وام داران را رهایی

 

درون شعر واژه کربلا نظرمان را جلب کرد. شاید بپرسید به چه چیز ما میگوییم به عشقی زیبا که یک دلاور مرد را مجذوب خود کرده بود...دلاوری که همه تیمساران و ژنرال های امریکایی در مقابل عظمت والای شخصیتش سر تعظیم فرود آورده بودند، خود در مقابل عظمت والای مولایی سر تعظیم فرود آورده بود که میشود گفت تمام دنیای او بود. آنقدر او را دوست میداشت که در روز های تاسوعا و عاشورای حسینی هر کجا که بود باید به اردبیل می آمد و در مسجد خیر آباد همانند همیشه برایش عزاداری میکرد و اشک میریخت آری تیمسار سرلشگر غفور جدی شیفته و دلباخته سالار شهیدان حضرت حسین (ع) بود .خاطره ای را برایتان نقل میکنیم تا به عمق این عشق و دلباختگی که به دور از هرگونه ریا و ظاهر گرایی بود پی ببرید.

عشق به سرور شهیدان حضرت حسین (ع)

از خصوصیات بارز این دلاور که در یاد و خاطره همه دوستان و هم رزمانش باقی مانده عشق زیاد او به امام حسین (ع) است .دوستان اردبیلی اش در این باره می گویند غفور هر کجا که بود حتما ایام محرم به اردبیل می آمد و در عزاداری ها شرکت میکرد حتی در سال هایی که در امریکا دوره می دید و نمی توانست به ایران بیاید به ما تلفن میزد و از ما می خواست گوشی تلفن را به طرف مسجد بگیریم تا او صدای عزاداری مردم را بشنود.زیباست حسینی زندگی کردن زیباست حسینی جنگیدن و زیباست حسینی پرکشیدن ...دوستان حرم عشق کربلا ست و چگونه در بند خاک بماند آنکه پرواز آموخته‌است و راه کربلا می‌شناسد و چگونه از جان نگذرد آنکس که می‌داند جان بهای دیدار مولای عشق است...وغفور چه عاشقانه بهای دیدار را تقدیم نمود.

در سال هایی هم که به همراه خانواده اش در شیراز بود هر سال ماه محرم را مرخصی می گرفت و به اردبیل می آمد طوری که حتی مرخصی اش را برای این تنظیم می نمود ، در محرم یکی از سال ها به خاطر شرایط آماده باش به غفور مرخصی داده نمی شود و او به اجبار ده روز محرم را در شیراز می مامند.

یکی از برادران شهید می گوید : من و یکی از برادرانم محرم آن سال به شیراز رفته بودیم غفور از اینکه نتوانسته بود ایام محرم را در اردبیل باشد خیلی دلتنگ و ناراحت بود به همین دلیل سه نفری در خانه او عزاداری میکردیم و هرکدام چند رجز از عزاداری های اردبیل را می خواندیم تا اینکه یک شب غفورکه از شدت دلتنگی دیگر نای گریه هم نداشت گفت بهتره برویم و در عزاداری یکی از مساجد شهر شرکت کنیم...بعد از کمی گشت و گذار در شهر به طور اتفاقی به مسجد قشقایی ها که همانند ما ترک زبان بودند برخورد کردیم به همین دلیل عزاداریشان در دلمان نشست و وارد مجلس شدیم و شروع به سینه زنی کردیم .غفور که چند روزی بود دلتنگ بود بغضش را شکاند و ناخودآگاه در میان جمعیت شروع به رجز خوانی کرد .می خواند و گریه میکرد... آنقدر خوب و دلنشین می خواند که مداح مسجد ساکت شد و همه به او اقتدا کردند درپایان مجلس همزبانان قشقایی از او خواستند که در مراسم های آنان شرکت کند و برایشان رجز خوانی کند...

 

انقلاب و جنگ...

انقلاب به پیروزی میرسد و همانند بسیاری از انقلاب های جهان بی نظمی بر کشور حاکم میشود.  بی نظمی که در همه ارگان های کشور به شدت احساس میشود حتی در ارتش با آن نظم مثال زدنیش خوب مدتی نمیگذرد که در این شرایط صدای جنگ به گوش میرسد که خود عاملی است بر هرچه بی نظم شدن اوضاع کشور و به خصوص ارتش. اوضاعی در ارتش به وجود می آید که نتیجه اش میشود باز خرید کردن سرگرد خلبان غفور جدی اردبیلی، دلیر مردی که به تنهایی یک ارتش است برای خودش آری دستان پلید، غفور را از نیروی هوایی دور میکنند.

برگه رفتن از نیرو را به او میدهدند و به  او میگویند کار های بازخرید خود را انجام داده و هرچه سریعتر خانه سازمانی خود را تخلیه کن...چه حرف خنده داری ،خط و نشان کشیدن برای سرگرد خلبانی که به واسطه شجاعت و دانش بالای پروازیش به راحتی می تواند در ایالات متحده مشغول به کار شود و در آن سوی آب ها ی ایران یک زندگی راحت و آرامی را داشته باشد. نه سرگرد جدی بیدی نیست که به این باد ها بلرزد بلکه پایبند چیز دیگریست که یک وجب از خاکش را با تمام ایالات های امریکا عوض نمیکند آری او پایبند خاکیست به نام ایران خاکی که برایش خیلی قبل تر از اینها خطر کرده و مرگ را در جلوی چشمان دیده...غفور می ماند تا آسمانی شود!

 

در روز شروع جنگ یعنی در ساعت 11 روز 31 شهریور ماه 1359 غفور در بوشهر مشغول جمع و جور کردن وسایل خانه اش برای آمدن به تهران بود ولی وقتی که به هنگام بار زدن وسایل به ماشین خاور ، پایگاه ششم شکاری بوشهر مورد بمب باران جنگنده بمب افکن های عراقی قرار گرفت. او لباس پروازیش را از میان وسایل به بیرون کشیده و به سرعت خود را به پایگاه میرساند و داوطلب پرواز میشود! خدا می داند مسیر خانه تا پایگاه را چگونه رفته ای جوانی که همه هستیش ایران و ایرانیست حال صحنه ای میبیند که گویی برای او به منزله بدترین شکنجه هاست. بمب در درون خاک کشورش منفجر شود و هموطنش را به خاک و خون بکشد و او بی اعتنا از آن بگذرد نه این در مرام او نیست. مرامی که خلق و خوی حسینی دارد... غفور از دژبان میخواهد تا وارد شود اما دژبان مانع میشود و از سرگرد جدی پوزش می خواهد و می گوید جناب سرگرد باید با فرماندهی هماهنگ کنم با فرمانده پایگاه هماهنگی میکند و به او اجازه ورود میدهند فرمانده با سرهنگ فکوری (فرمانده نیروی هوایی )صحبت کرده و از او اجازه می خواهد تا غفور باز هم به بدنه نیروی هوایی برگردد و پرواز کند سرهنگ فکوری که عمری با غفور در پایگاه هفتم شکاری شیراز خدمت کرده با تعجب میگوید مگر غفور هم بازخرید شده برگردد آقا برگردد، چه کسی او را بازخرید کرده! سرگرد جوانمان باز میگردد و باز هم درجه سرگردی را که نشان از لیاقت بالای او دارد بر شانوان مردانه اش نصب میکند. باز هم اتیکت و پچ استاد خلبانی فانتوم را بر سینه ستبرش میچسباند و مردانه تر از همیشه پا به میدان عمل میگذارد آری غفور پرواز میکند...

 

خاطرات رزم:

 

عملیات140 فروندی

زمان 1 مهر ماه 1359

مکان پایگاه ششم شکاری (بوشهر)

برابر طرحی از قبل تعیین شده هرکدام از پایگاها مامور میشوند تا بخشی از خاک پست دشمن بعثی را بکوبند. پایگاه ششم هم مامور بمب باران بخشی از تاسیسات نفتی موجود درخاک دشمن میشود. سرگرد خلبان غفور جدی در اتاق جنگ پایگاه همه چیز را برای هم پروازی هایش توضیح میدهد تا همه چیز برای انجام یک پرواز موفق فراهم شود. خلبانان پس از توجیه کافی به اتفاق غفور به سمت اتاق تجهیزات رفته و تجهیزات لازم را دریافت کرده و به سمت فانتوم هایی میروند که  تا بن دندان مسلح اند و به انتظار نشسته اند. با فرمان سرگرد جدی همه به ابتدای باند تاکسی کرده و پس از اخذ اجازه از برج  به سوی هدف های مورد نظر پرواز می کنند. در این عملیات غفور وهم پروازی هایش کاری کردند کارستان! کاری که موجب شد تاسیسات نفتی دشمن در آتش خشمشان بسوزد...

 

خاطره دوم:

امیر سرتیپ دوم خلبان نمکی از جنگاوری غفور میگوید:

تیمسار نمکی بازگو میکند به دلایل شرایط جنگی باید هر چند وقت یک بار  کل پرسنل پایگاه به همراه خانواده شان در پناه گاه شب را به روز می رساندند تا از بمب باران جنگنده های عراقی در امان باشند. تیمسار میگوید یک شب همه در پناه گاه بودیم خلبانان دور هم نشسته بودند و هرکدام از پرواز هایشان میگفتند. غفور هم بود. به او گفتم خلبانی هست که هر روز به نحوی از زیر پرواز در میرود، یک روز بیماری را بهانه میکند، یک روز بیماری زنش را بهانه میکند و خلاصه اینکه هر وقت در لیست پرواز قرار میگیرد پرواز نمیکند و پروازش عقب می افتد غفور نگاهی به من کرد و گفت کیه ؟؟گفتم...الان در اونجا نشسته غفور صداش کرد جناب سروان...بیا پیش ما بشین وقتی اومد ازش درباره پرواز نکردن هاش پرسید و آن خلبان برای سوال های غفور از واژه ای به نام ترس استفاده میکرد و مدام میگفت میترسم، سرگرد جدی بعد از بحث طولانی به او گفت ترسی نیست، فکر کن پرواز معمولی فکر کن مانور فرقی نمیکنه توی مانور از بمب مشقی استفاده میکنن اینجا از جنگیش، فردا با هم میریم بصره رو میزنیم تا ترست بریزه...طوری میگفت بریم بصره رو بزنیم که هرکس نمیدونست فکر میکرد زدن بصره از آب خوردن هم راحت تره! بله غفور این بود. مردی سرشار از شهامت و شجاعت که لحظه ای ترس براو حاکم نمیشد وعاشقانه برای وطنش می جنگید، چند روز بعد به اتفاق آن  خلبان رفتند و بصره رو زدند! همین کار غفور باعث شد تا آن خلبان در اکثر ماموریت های بمباران شرکت کند و دیگر ترسی بر او حاکم نباشد! این است رسم مردانی که  به مولای خود علی در جنگ اقتدا میکنند! زره هایشان پشت ندارد و فقط به آخرین سرباز دشمن مینگرند ...

 

خاطره ای از امیر سرتیپ دوم خلبان حسین چیت فروش:

دوستان همان طور که میدانیم لشگر های زرهی عراق هرکدام در حمله ور شدن به سرزمین مقدسمان ایران وظیفه ای داشتند که این وظیفه با به خاک و خون کشیده شدنشان توسط مردان مردی همچون غفور به گور رفت! خوب لشگر 9 زرهی عراق که انصافا می توان گفت از ورزیده ترین لشگرهای زرهی منطقه در آن زمان بود ماموریت داشت تا خوزستان را از ایران جدا کند کمی دردل به این احمق ها میخندیم و اما باقی داستان ستاد فرماندهی این لشگر که می توان گفت مغز لشگر بود و توسط پدافند به شدت محافظت میشد توسط سرگرد غفور جدی در روز های ابتدایی جنگ به شدت مورد بمب باران قرار میگیرد و سربازان و تجهیزات این لشگر به جهنم میروند و منتظر دیگر دوستان می مانند! در روز های نخستین جنگ نیز لشگر 5 عراق مدام با پرواز های کوبنده غفور بمباران شد که خود عاملی بود بر هرچه کند تر شدن پیشروی این گرگ صفتان...

 

خاطره ای دیگر

غفور از ساعت 2:05 که اولین بمب ها در پایگاه ششم منفجر شدند تا 17 آبان لباس پروازش را در نیاورد او میگوید ما در این مدت ندیدیم غفور لباسش را عوض کند و همیشه آماده پیکار بود ! غفور در چندین بمباران بر روی مواضع دشمن هواپیمایش مورد اصابت ضد هوایی قرار میگیرد که در تمامی این موارد از صندلی پران استفاده نمیکند و جنگنده را که به شدت آسیب دیده بود در پایگاه های مرزی سالم فرود می آورد! بنازم به این غیرت! واژه اجکت مفهومی برایش نداشت باید هواپیما سالم می ماند!

 

17 آبان ماه 1359 پایگاه ششم شکاری (بوشهر)

دوستان گردش خون در رگهای زندگی شیرین است، اما ریختن آن در پای محبوب شیرین ‌تر است؛ و نگو شیرین ‌تر، بگو بسیار بسیار شیرین ‌تر... 17 آبان روز پر کشیدن مردیست که شاید سالهاست که انتظار چنین روزی را می کشد.دکتر یزدان بد میگوید، روزی که غفور در دانشکده پرواز قبول شد را هیچ گاه از یاد نمیبرم. آن روز وقتی به مسافر خانه آمدیم او وضو گرفت و دو رکعت نماز شکر خواند وپس از پایان گفت خدایا شکر به آرزویم خواهم رسید...

از ویژگی هایی که این قهرمان ملی را شاخص میکند این است که دیگر در لباس نظام خدمت نمیکرد، برای آنکه بازخرید شده بود او دیگر نظامی نبود دیگر مسئولیتی نداشت، اما در روز جنگ برمیگردد و داوطلبانه به پیکار میرود درجه و مقام برایش ارزشی نداشت از آنها دل کنده بود فقط می خواست پرواز کند حتی بدون درجه سرگردیش. این غیرت را فقط در خون جوانان ایرانی می توان پیدا کرد.یکی از همرزمانش میگوید ما در امریکا هرکدام روزی 5 ساعت درس می خواندیم اما غفور بالای 15 ساعت درس می خواند. به من میگفت من نباید مردود به ایران بر گردم من باید به عنوان یک سرباز خلبان بر گردم و از ایران و ایرانم دفاع کنم. خوب آیا این غیرت می گذارد که غفور همانند بعضی به امریکا برود و به قول معروف بی خیال ایران شود؟! خیر .روز موعود فرارسیده ! به غفور گویی الهام شده بود که دیگر جای تو در روی زمین نیست، باید پا به عرش خداوندی بگذاری و در جوار مولایت حسین باشی! طوری که شب قبل از آخرین پرواز همه را به گفته تیمسار محققی در خانه اش جمع میکند و میهمانی میدهد و آخر شب به برادرش زنگ میزند و میگوید رحیم جان اگر من شهید شدم، به همه بگو از آرمان های من این است که  پیکر بی جان مرا در پرچم کشورم ایران بپیچانند...

غفور صبح به پست فرماندهی میرود و لیست پروازی را میبیند. نام زیبایش در لیست است برای پرواز آماده شده و به اتاق تجهیزات میرود و سوار بر یک فروند فانتوم تا بن دندان مسلح میشود و بر دشمن زبون می تازد و رزمی میکند جانانه! صدای چرخ های جنگنده اش بر روی باند زیبا ترین صدا برای همکارانش است  و وقتی می نشیند از پله های جنگنده پایین می آید و به ستوان خلج خسته نباشی گفته و سوار بر جیپ به پست فرماندهی باز میگردد.  پس از تحویل دادن وسایل آماده رفتن به تهران میشود. آخر او برای دیدن مادر مرخصی گرفته بود تا به تهران بیاید. اما نه حسی غریب او را به ماندن وا میدارد...در بین راه یکی از خلبانان را میبیند که بدجوری در فکر است و اضطراب دارد، ازاو میپرسد چی شده چرا انقدر دست پاچه ای؟ او میگوید همسرم در بیمارستان است و فرزندم دارد به دنیا می آید تمام فکر و ذهنم آنجاست نمی توانم بپرم. غفور در یک کلام میگوید برو بیمارستان من به جات میپرم! برو ! او باز میگردد  وبه ستوان خلج می گوید برویم، ماموریتی تازه ابلاغ شده... به همراه ستوان خلج به وسیله جیپی که سرباز تحت امرش او را میراند به سمت آشیانه میرود. جیپ به آشیانه رسیده و پس از چک همه سیستم ها از بچه های فنی تشکر کرده و از پله ها بالا میرود. کمی مکث میکند و اطراف را نگاه میکند از پله ها پایین آمده و به سمت سربازش میرود و او را در آغوش میگیرد! اشک در چشمان زیبایش حلقه بسته انگار پاسخ تمام دلتنگی هایش را تا دقایقی دیگر میگیرد! یک جور احساس شوق و خوشحالی همراه با اشک بر او حاکم است، به سرباز میگوید غفور را حلال کن و در اقدامی بی سابقه گردنبند الله و ساعتش را به سربازش میدهد...کمی به اطراف مینگرد در آن چند ثانیه به همه چیز فکر میکند به فرزندانش ،همسرش، خانواده و مادرش و عزیز ترین چیزش یعنی ایران ...دوان دوان به سمت پله آمده و به ستوان میگوید آماده ای برویم و غفور میرود ...دیگر بازگشتی نیست البته از لحاظ دنیوی ...

خوشا به حالت! تا دقایقی دیگر به مقامی خواهی رسید که در نزد او روزی خواهی گرفت و از اهالی دنیا در نزد معبودت زنده تری... راستی یاد حرف مادرت آن شیر زن افتادم! چه زیبا در روز آوردن پیکرت به اردبیل سخن گفت مادرت نجوای زینبانه اش را از درد فراق اینگونه بیان کرد: عباس در دشت کربلا از بالا به زمین خورد غفور من نیز در جنگ از بالا به زمین خورد...غفور در این روز سوار بر یک فروند فانتوم به شماره سریال 6544 شده و پس از بمب باران هدف خود در شمال آبادان و شرق رود کارون در جنوب دارخوین مورد اصابت گلوله ضد هوایی دشمن قرار گرفته گلوله هایی که گویی مامور بودند...

سیستم هواپیما به شدت به هم ریخته دیگر قابل کنترل نیست اما غفور تسلیم نمی شود فانتوم را تا نزدیکی ماهشهر می آورد اما دیگر زمان آن  رسیده که از صندلی پران استفاده کرده و از جنگنده بیرون بپرد. به ستوان خلج می گوید بپر بیرون و ستوان می پرد و بعد خودش بیرون میپرد چتر ستوان خلج باز شده و سالم فرود می آید اما صندلی از سرگرد جدا نمی شود در نتیجه چتری باز نمی شود و دلاورمان با یک سقوط آزاد به زمین اصابت میکند و دردم به شهادت میرسد...

از دور وقتی به صندلی کوبیده شده نگاه میکنی دلت میگیرد وقتی به صندلی میرسی میبینی پیکر مردی بر روی آن است که بالا بودن معنویتش در نزد معبود تمام قانون ها را نقض کرده از آن ارتفاع با آن سرعت به زمین برخورد کنی باید زره زره شوی! اما غفور که هنوز زنده است! آری زنده! اگر نمیدانستی که دقایقی قبل اجکت کرده و به زمین خورده فکر میکردی در خوابی عمیق رفته! حتی یک قطره خون مردگی ناشی از ضربه وارده در جایی از بدنش نمیبینی! و چه لبخند زیبایی بر سیمایش نقش بسته! بی اختیار دست میرود جلو و می خواهی او را از خواب بیدار کنی...

اما نه غفور پر کشیده تا امثال محرم را در کنار معشوق باشد! پر کشیده تا در تاریخ وطن جاودان بماند پر کشیده تا به همه دشمنان و کسانی که او را از نیرو دور گذاشتند ثابت کند که مکه برای شما، فکه برای من ،بالی نمی خواهم، این پوتین های کهنه هم می توانند مرا به آسمان ببرند….من خداوند را در میکده قلبم یافتم نه در مسجد...

پیکر پاکش را به پایگاه ششم می آورند و از آنجا با یک فروند سی130 به تبریز می آورند به محض خبر شهادتش در اردبیل 7 روز عزای عمومی اعلام میشود و در روزی که پیکرش به اردبیل می آید همه ادارات و مدارس تعطیل میشود و چه با شکوه پهلوانان آذربایجانی پهلوانی را که در رزم با هر ضربه شمشیر  که بر جانش می نشیند خداوند را میبیند برای رفتن به دیار عشق بدرقه کردند. آن روز که گویی عاشورایی دیگر بود همه به در خانه غفور می آمدند و میگفتند غفور شهید حسین شهید آخر 3 روزه دیگر محرم بود ...

 

 

 

 

منبع:گنج جنگ

 

  

 

             وصیت نامه اول

 ( بسم الله الرحمن الرحیم )
همسرم ! راه خدا را انتخاب کن که جز این راه دیگری برای خوشبختی وجود ندارد
. . . ملیحه جان همانطوری که میدانی احترام مادر واجب است . اگر انسان کوچکترین ناراحتی داشته باشد اولین کسی که سخت ناراحت می شود مادراست که همیشه به فکر فرزند یعنی جگرگوشه اش می باشد. . .
. . . ملیحه جان اگر مثلا نیم ساعتی فکر کردی راجع به موضوعی هرگز به تنهایی فکر نکن حتما از قرآن مجید و سخنان پیامبران - امامان استفاده کن و کمک بگیر- نترس هر چه می خواهی بگو. البته درباره هر چیزی اول فکر کن . هر چه که بخواهی در قرآن مجید هست مبادا ناراحت باشی همه چیز درست می شه ولی من می خواهم که همیشه خوب فکر کنی . مثلا وقتی یک نفر به تو حرفی می زند زود ناراحت نشو درباره اش فکر کن ببین آیا واقعا این حرف درسته یا نه . البته بوسیله ایمانی که به خدا داری.
ملیحه جان به خدا قسم مسلمان بودن تنها فقط به نماز و روزه نیست البته انسان باید نماز بخواند و روزه هم بگیرد . اما برگردیم سرحرف اول اگر دوستت تو را ناراحت کرد بعد پشیمان شد و به تو سلام کرد و از تو کمک خواست حتما به او کمک کن . تا میتونی به دوستانت کمک کن و به هر کسی که می شناسی و یا نمی شناسی خوبی کن. نگذار کسی از تو ناراحت بشه و برنجه.
هر کسی که به تو بدی می کند حتما از او کناره بگیر و اگر روزی از کار خودش پشیمون شد از او ناراحت نشو. هرگز بخاطر مال دنیا از کسی ناراحت نشو.
ملیحه جون در این دنیا فقط پاکی، صداقت ،ایمان ، محبت به مردم ، جان دادن در راه وطن ، عبادت باقی می ماند. تا می تونی به مردم کمک کن . حجاب ، حجاب را خیلی زیاد رعایت کن . اگه شده نان خشک بخور ولی دوستت ، فامیلت را که چیزی نداره، کسی که بیچاره است او را از بدبختی نجات بده. تا میتونی خیلی خیلی عمیق درباره چیزی فکر کن. همیشه سنگین باش. زود از کسی ناراحت نشو از او بپرس که مثلا چرا اینکار را کردی و بعد درباره آن فکر کن و تصمیم بگیر. . .
. . . ملیحه به خدا قسم به فکر تو هستم ولی می گویم شاید من مردم باید ملیحه ام همیشه خوشبخت باشد . هرگز اشتباه فکر نکند . همیشه فقط راه خدا را انتخاب بکند . چون جز این راه راه دیگری برای خوشبختی وجود ندارد .
ملیحه باید مجددا قول بدهی که همیشه با حجاب باشی . همیشه با ایمان باشی . همیشه به مردم کمک کنی . به همه محبت کنی . در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبری است و راه خداست . . .
. . . اگه می خواهی عباس همیشه خوشحال باشد باید به حرفهایم گوش کنی . ملیحه هرچقدر میتونی درس بخون . درس بخون درس بخون . خوب فکر کن . به مردم کمک کن . کمک کن خوب قضاوت کن . همیشه از خدا کمک بخواه . حتما نماز بخون . راه خدا را هرگز فراموش نکن . . . 
. . . همیشه بخاطرت این کلمات بسیار شیرین و پر ارزش را بسپار « کسی که به پدر و مادرش احترام بگذارد ، یعنی طوری با آنها رفتار کند که رضایت آنها را جلب نماید ، همیشه پیش خداوند عزیز بوده و در زندگی خوشبخت خواهد بود . . .
ملیحه مهربانم هروقت نماز میخونی برام دعا کن .

وصیت نامه دوم

بسم الله الرحمن الرحيم 
انا لله و انا اليه راجعون 
خدايا ، خدايا ، تو را به جان مهدي (عج) تا انقلاب مهدي (عج) خميني را نگهدار . به خدا قسم من از شهدا و خانواده شهدا خجالت مي کشم وصيت نامه بنويسم . حال سخنانم را براي خدا در چند جمله انشاالله خلاصه مي کنم . 
خدايا مرگ مرا و فرزندان و همسرم را شهادت قرار بده . 
خدايا ، همسر و فرزندانم را به تو مي سپارم . 
خدايا ، در اين دنيا چيزي ندارم ، هرچه هست از آن توست . 
پدر و مادر عزيزم ، ما خيلي به اين انقلاب بدهکاريم . 
عباس بابايي 

شادی روحش فاتحه 

شتاب جی به معنای شتاب گرانشی زمین است که بر اجسام نیروی وارد می کند. می دانیم که جاذبه زمین به طوری است که همه اجسام را با سرعتی معادل 81/9 متر در مجذور ثانیه به سمت خود می کشد. در این حالت، وزن یک وزنه یک کیلویی، یک کیلوگرم است. حال اگر شما وزنه را به سمت پایین در حالی که دست شما همراه آن است، به پایین پرتاب کنید، می بینید که نیروی بسیار اندکی برای پرتاب وزنه لازم است، و در این حالت، شما به نیروی جاذبه کمک کرده و از سرعت جاذبه کاسته اید، در نتیجه در این حالت شتاب جی منفی ایجاد شده و وزنه عملاً سبک می شود، امری که همه ما آن را تجربه کرده ایم. حال وزنه را با سرعت به سمت بالا حرکت دهید. می بینید که وزنه به صورت بسیار مشکلی بالا رفته و نیروی بیشتری در مقایسه با پرتاب آن لازم است. در این حالت، شما بر سرعت گرانشی زمین افزوده اید، چون وزنه را در جهت مخالف گرانش حرکت داده و عملاً آن را سنگین تر ساخته اید. در این حالت، مقدار جی مثبت است، یعنی اگر شتاب به 5/1 جی برسد، یعنی شما وزنه را با سرعتی معادل 5/1 برابر شتاب گرانشی زمین حرکت داده اید، در نتیجه وزنه به میزان 5/1 برابر سنگین تر شده و وزن آن به 5/1 کیلو می رسد. در مورد هواپیما ها نیز همین گونه است. وقتی هواپیمایی دماغه خود را برای صعود بالا می دهد، در حقیقت در مخالف جهت گرانشی زمین در حال حرکت بوده در نتیجه شتاب جی مثبت ایجاد شده و به میزانی که جی سنج هواپیما نشان می دهد، هواپیما سنگین تر می شده و به همین دلیل است که هنگام اوج گیری، از سرعت هواپیما کاسته می شود، چون هواپیما باید وزنی به مراتب بیشتر را حرکت دهد. اما هنگامی که هواپیما در حال شیرجه و کاهش ارتفاع است، در حقیقت به نیروی جاذبه کمک کرده و شتاب جی منفی ایجاد می شود، در نتیجه هواپیما به میزان شتاب سبک می گردد. تنها عامل موثر در تحمل شتاب جی، مقاوم بودن سازه هواپیماست. در گذشته، خلبانان به دلیل مقاوم نبودن کافی هواپیماهایشان، جرات انجام مانور های سنگین با بیش از 4 جی را نداشتند، اما همانطوری که می بینیم، امروزه این هواپیماها هستند که خلبانان را با مقاومتشان در هم شکته و آنان را تا مرز بیهوشی می برند. لازم به ذکر است که حداکثر شتاب جی قابل تحمل توسط انسان حدود 5/8 جی است که البته انسان برای لحظات کوتاهی مانند لحظه پرتاب از هواپیما توسط صندلی نجات قادر به تحمل 18 جی فشار نیز می باشد. حال بپردازیم به اینکه چرا خلبان در شتاب های جی بالا و پایین دچار بیهوشی می شود. در اثر ایجاد شتاب جی مثبت و سنگین تر شدن نسبی، خون بدن انسان نیز سنگین شده و توانایی بالا رفتن به مغز را ندارد، در نتیجه طی حالتی که به آن بلک آوت گفته می شود، چشمان خلبان سیاهی رفته و اگر این عمل ادامه یابد، امکان بیهوش شدن او نیز وجود دارد. اما در صورت ایجاد شتاب جی منفی، خون آدمی سبک شده و به مغز فشار می آورد و طی حالتی به نام رد آوت، چشمان خلبان سرخی رفته و سرش گیج می رود. در هم شکستن هواپیما در صورت تجاوز از میزان جی تعیین شده توسط کارخانه، به این دلیل است که در هنگام ایجاد شتاب جی مثبت یا منفی، یک نوع بی تعادلی وزنی در قسمت های مختلف ایجاد شده و هر یک تمایل به جدا شدن دارند و حتی در گذشته، برای از بین بردن موشک های که در حال تعقیب هواپیما هستند، خلبان اقدام به انجام مانورهای سخت می کرد، و این کار تتا زمانی ادامه می یافت که موشک در اثر شتاب گرانشی زمین و البته در نتیجه تعقیب هواپیما در مسیر های مختلف در هم شکسته و هواپیما نجات می یافت.

هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد.هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد.

 

البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد.

 

این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.

 

هواپیمای عمود پرواز هاریر Harrier
طرح ساخت اين هواپيما در سال 1957 ريخته شد كه سر انجام كار ساخت اين هواپيما در سال 1966 به اتمام رسيد و در سال 1975 به تعداد 24 فروند از آن توسط نيروی دريايی انگليس سفارش داده شد. اين هواپيما بعدها بعد از جنگ فالكلند _ جنگ بين انگليس و آرژانتين بر سر جزاير فالكلند _ توسط نيروی زمينی انگليس نيز سفارش داده شد.در سال 1987نيز كشور هند تعداد 24 فروند به انگلستان سفارش داد كه اخيرا اقداماتی برای نوسازی آن انجام شد.
از خصوصيت بارز اين جنگنده اين است كه به صورت عمودی فرود وبر خواست می كند آنگاه به حركت افقی خود ادامه می دهد.
وظيفه اصلی اين هواپيما نابود كردن دشمن در هر صورت طی شب و روز می باشد.
مشخصات:
كشور سازنده...................................... .................................................. .......................انگليس
شركت سازنده...................................... .................................................. .................................
كارايی...................................... .................................. حمله به جنگنده دشمن / يك جنگنده ناو نشين
موتور........................................ ..................................... يك موتور رولز رويز پگاسوز اِم كا 104
سرعت.......................................... .................................................. ....1185 كيلومتر در ساعت
قدرت موتور........................................ .................................................. ............ 000/24 پوند

سرعت _گشت دريايی .................................................. ............................850 كيلومتر در ساعت
شعاع نبرد.......................................... .................................................. .............. 750 كيلومتر
وزن _ خالی.......................................... .................................................. ........ 6375 كيلوگرم
وزن _هنگام بر خواست .................................................. ................................880/11 كيلوگرم
طول هواپيما.................................... .................................................. .................... 11/14 متر
اندازه بال .................................................. .................................................. ............70/7 متر
طول بال............................................ .................................................. ...................50/14 متر
عرض بال............................................ .................................................. ..................71/3 متر
خدمه .................................................. .................................................. .............. يك ودو نفره
سلاح ثابت.......................................... ..................................... 2مسلسل30 ميلی متری آدِ ن كَنون
سلاح متغير........................................ ............................. 4توپ در زير بالها .16 بمب اِم. كا82- 4عدد بمب ماوِريك هوابزمين- 2 عدد بمب ليزری- 2عدد بمب هوابه هوا آ.ی. م 9- موشك ضد موشك فلز و...
كشورهای همكار در ساخت.......................................... ........... هند . اسپانيا . انگليس . ايتاليا . آمريكا
قيمت هر دستگاه .................................................. ........................................000/700/23 پوند
رنگ............................................ .................................................. ........ تقریبا همگی خاكستری

هواپيماهاي عمود پرواز:

يكي از نقاط بسيار حساس و هدفهاي مهم در جنگهاي امروزي ،فرودگاهها ميباشند.باندها بسيار آسيب پذير و حفاظت از آنها هم بسيار مشكل ميباشد.مثلا برخورد يك بمب يا راكت به باند و ايجاد يك حفره ي كوچك اند را تا چند ساعت غير قابل استفاده ميسازدو در واقع با بمباران يك فرودگاه ميتوان پايگاهي را فلج نمود.ضمنا لزوم استفاده از باند تمركز هواپيماها را در يك محل الزامي ميسازد و اين خود آسيب پذيري را بيشتر مينمايد.بطوري كه در همان ابتداي جنگ 1967 مصر و اسراييل در يك حمله ي غافل گيرانه توسط اسراييل ؟تمام فرودگاههاي مصر كه در دسترس بود بشدت بمباران گرديد ونيروي هوايي مصر عملا فلج شد و نتوانست از هواپيماهاي خود استفاده نمايد ودر نتيجه جنگ بسود اسراييل پايان يافت.

هواپيماهاي قائم پرواز به باند نياز ندارند بنابراين ميتوان آنها را در دسته هاي كوچك در نقاط مختلفي كه هيچ گونه شباهتي به فرودگاه نداشته باشد مستقر نمود.اين قرار گاه ها ميتواند حتي در ميان جنگل يا در دل كوهستان جايئكه دشمن گمان آنرا هم نميبرد باشد.هواپيماي حمل و نقل قائم پرواز ميتواند نيرو هاي پياده نظام را بجاي هليكوپتر و در مقياس بسيار وسيع تر و سريعتر در مناطق مورد نظر پياده كند و به اين ترتيب به نيرو هاي پياده تحرك تاكتيكي بسيار زيادي ببخشد .

 

هواپیمای هاریر
قائم پروازها در ميان كشورهائيكه ناو هواپيما بر دارند محبوبيت ويژه اي كسب كرده است زيرا مشكل نشستن و بر خاستن هواپيماها از عرشه ،كه كار فوق العاده سختي ميباشد با استفاده از هواپيما ي عمود پرواز حل شده و بسادگي انجام ميپذيرد
شروع برنامه:

در حدود سالهاي1966 كشورهاي عضو پيمان آتلانتيك شمالي«ناتو» تصميم به ساختن ئ استفاده از هواپيماهاي عمود پرواز(وي.تي.او.الV.T.O.L)يا هواپيماي باند كوتاه(اس.تيواو.الS.T.O.L)را كه فقط احتياج به يك باند كوتاه داشت گرفتند.

در اين مدت تمام كشورهاي عضو اين پيمان از جمله آلمان غربي،فرانسه،آمريكا و انگلستان تلاش زيادي براي ساختن چنين هواپيمايي نمودند.بايد اضافه كرد كه حتي كشورهاي عضو پيمان ورشو يا بلوك شرق نيز از كوشش در اين راه مستثني نبوده و تلاش هاي تحسين بر انگيزي كرده و ساخته هاي موفقيت آميزي نيز داشته اند.

ولي از آنجا كه طرح كمپاني هاكر سيدلي (Hawker Siddely) در ميان تمام طرحهايي كه تا آن زمان در دنيا ساخته شده بود موفق تر و عملي تر بوده است.كه به معرفي آن كه هارير(Harrier)نام دارد ميپردازيم .

 

هواپیمای هاریر
شرح دو واژه

واژه هاي وي.تي.او.ال از حروف انگليسي اول كلمات(Vertical Take Off Landing)گرفته شده كه معناي آن نشستن و بر خاستن عمودي ميباشد و واژه اس.تي.او.ال نيز از عبارت(Short Take Off Landing)گرفته شده كه معناي آن نشستن و برخاستن سريع و كوتاه ميباشد.اين دو واژه از اين رو شرح داده شد كه ما بين خلبانان و علاقمندان پرواز در ايران مورد استعمال دارد.



هاريرنوعي جغد براي شكار خرگوش!

اولين مدل هواپيماي هارير پي 1127 (p_1127_Harrier) نام داشت كه در 31 اوت 1966 اولين پرواز خود را انجام داد.هارير ابتدا به منظور انجام ماموريتهاي ضربتي (هوا به زمين) و اكتشافي در نظر گرفته شده بود و ميتوانست در مقرهاي زير بال خود مقداري بمب و راكت حمل نمايد.نمونه ي اوليه هارير مجهز به يك موتور توربو فن پگازوس 5(peagasus 5)با حداكثر 18000 پوند فشار استاتيك بود.اين مدل 720 مايل در ساعت سرعت داشت و مداومت پرواز آن 30 دقيقه بود و ميتوانست در مدت 4 دقيقه ود را به 5000 پايي زمين برساند و سقف پرواز آن به 60،000 پا ميرسيد.

هارير در چندين مدل تا بحال ساخته شده و بتدريج توانايي هاي لازم براي انجام ماموريت هاي مختلف را بدست آورده است،آمريكا كه خود بزرگترين سازنده ي هواپيماست ،اقدام به خريد هواپماهاي هارير از انگليس مينمود تا اينكه كمپاني مك دانل داگلاس پروانه ي توليد اين هواپيما را بدست آورد.

ساخته هاي مك دانل داگلاس در نيروي دريايي امريكا اي .وي.8 (A.V.8)ناميده شد.اين مدل به دو موشك سايدويندر مجهز شد و قادر به انجام ماموريتهاي رهگيري نيز ميباشد.



بعدها مك دانل داگلاستغييرات ديگري در طرح هاي هواپيما داد كه از جمله طرح بالهاي جديد كه اين نمونه اي.وي.16 (A.V.16)نام گرفت و مجهز به موتور پكازوس-15(Pegausus 15) كه قدرت آن 5 هزار پوند بيش از نمونه قبلي بود.

وزن خالي نمونه ي اوليه 12600 پوند و وزن مدل جديد 13200 پوند است و حداكثر وزن آن هنگام برخاستن از 21500 به 28000 افزايش يافت؛سرعت نيز از 96 صدم ماخ به 98 صدم ماخ رسيد.(ماخ سرعت صوت ميباشد)



اكنون هاريرBritish Aerospace Sea Harrierرا انگليس ميسازد ودر ارتش بريتانياي كبير و هند مورد استفاده قرار ميگيرد كه مشخصات آن را در بالا نوشته ام.

همچنين هاريرMcDonnell Douglas AV-8B Harrier IIتوسط مك دانل داگلاس اريكايي توليد ميشود كه علاوه بر امريكا در انگليس،اسپانياوايتاليا نيز استفاده ميشود.

هارير چگون از زمين بر ميخيزد!!!

زير بال هارير،در محل اتصال بال به بدنه،چهار اگزوز وجود دارد اين اگزوزها دهانه خروج گازهايي است كه از موتور خارج ميشود و ميتوانند تا 90 درجه تغيير جهت دهند بدين معني كه ميتوانند عمود بر زمين يا موازي زمين قرار گيرند.وقتي اگزوزها عمود بر زمين هستندو خلبان فشار را زياد ميكند نيروي عكس العمل خروج گاز افزايش ميابد ؛ در اين هنگام هواپيما از زمين به آرامي بلند ميشود.


خلبان بتدريج اگزوزها را با محور طولي هواپيما موازي ميكند و در نتيجه هواپيما به جلو حركت كرده و بتدريج سرعت ميگيرد تا وقتيكه اگزوزها كاملا موازي شوند كه اين همزمان با وقتي خواهد بود كه هواپيما سرعت لازم خود را بدست آورده و ديگر مانند هواپيماهاي معمولي پرواز خواهد نمود.

فرود هارير:!!!

در موقع فرود هارير ،خلبان از مسافتي كه بستگي به سرعتش دارد در ارتفاع كم شروع به عمود كردن اگزوز هايش ميكند بوريكه وقتي بنقطه مورد نظر براي نشستن رسيد؛اگزوزها كاملا بر زمين عمود شده و سرعت نيز صفر شده باشد.در اين حالت هواپيما در نزديكي زمين.جائيكه خلبان مايل بوده است ثابت خواهد ماند.

اگر احيانا خلبان كم تجره بوده باشد و نتواند دقيقا در جائيكه مايل بوده هواپيما را بيحركت نمايد يا پس از توقف كامل در هوا محل فرود را مناسب تشخيص ندهد و بخواهد همانطوريكه در نزديكي زمين ايستاده اندكي به يكي ديگر از جهات تغيير جا دهد،ميتواند اين كار را بكمك پره هايي كه در دهانه ي چهار اگزوز ش كار گذاشته شده و بنا به نياز خلبان و فرمان او قابليت تيير جهت دارد انجام دهد.اين عمل را خلبانها هاورترن ميگويند.

خلبان پس از رسيدن بروي محليكه آنجا را مناسب تشخيص داد بتدريج از فشار گازهاي موتور كاسته و هارير را به آرامي بر روي زمين مينشاند.

رهگيري و جنگ هوايي:

تا مدتها تصور ميشد تغيير سمت اگزوزها فقط در موقع نشستن و بر خاستن مفيد است ولي به طور اتفاقي،توسط آزمايشاتي كه اولين بار خلبانان باهوش ولي بازيگوش در هوا با تغيير سمت اگزوزها انجام دادند؛كشف شد كه ميتوتن به مانورهاي بينهايت مهمي دست زد كه امجام آن براي هواپيماهاي ديگر امكان ندارد.بعنوان مثال با منطبق كردن اگزوزها بر شعاع دايره گردش ميتوان دايره چرخيدن را بسيار تنگ نمود و به آساني پشت سر هواپيماي دشمن قرار گرفت.و يا با عوض كردن جهت اگزوزها سرعت را سريعا كم نمود و با يك چرخش سريع پشت سر دشمن قرار گرفت و او را در دام موكهاي هوا به هوا انداخت.

كاهش سرعت هارير ميتواند تا 90 ناتيكال مايل باشد و اين در مقايسه با جنگنده هاي همطرازش بزحمت ميتواند سرعت خود را تا 150 ناتيكال مايل پايين بياورند،اهميت ويژه اش معلوم ميشود.با بهره گيري از اين امتياز اگر هارير توسط خلبان ماهري هدايت شود،مانورهاي آن براي دشمن تقريبا غير قابل پيش بيني و چاره انديشي خواهد بود.

در آزمايشات با استفاده از تغيير جهت اگزوزها توانسته اند در مدت 10 ثانيه سرعت هارير را از 605 ناتيكال مايل به 370 ناتيكال مايل كاهش دهند.و در ظرف 15 ثانيه سرعت آنرا از 200 مايل به 300 مايل رسانند و همچنين در 26 ثانيه از سرعت 400 ناتيكال مايل به سرعت 500 ناتيكال مايل دست يابندهر ناتيكال مايل 1850 متر است) هارير در ماموريتهاي رهگيري و ضربتي هوا به زمين نيز بخوبي از عهده آزمايشات برآمده .

 

یک وسیله ی جنگی هواییست که با استفاده از تکنولوژی تیلتروتر (کج شونده) همانند یک هلیکوپتر توانایی پرواز عمودی را داراست و نیز میتواند مانند یک هواپیما با سرعت و ارتفاع بالا پرواز کند.
 ین پرنده میتواند توسط موتورهایی که در جهت عمودی هستند به طور عمودی تیک آف و لندینگ انجام دهد و یا مانند یک بالگرد در هوا معلق بماند.در هنگتم پرواز موتورهای این پرنده قادر به چرخش هستند و این پرنده را تبدیل به یک هواپیمای جت میکنند که دارای قابلیت پرواز در ارتفاع و سرعت نسبتا زیاد می باشد.
 ین ویژگیها سبب شده که v22 تبدیل به یک پرنده ی بی همتا شود و هیچ پرنده ی دیگری جایگزین آن نشود.

 22 میتواند 24 سرباز مجهز و یا 20000 پوند در داخل خود به صورت بار داخلی و یا 15000 پوند به صورت معلق(آویزان یا بار خارجی) با بیش از دو برابر سرعت یک هلیکوپتر حمل کند.

 22 دارای یک جعبه دنده ی Cross-Couppled است که این قابلیت را به موتورها میدهد که در صورتی که یکی از موتورها از رده خارج شود موتور سالم قادر است هر دو پره را به حرکت در آورده و پرنده به راه خود ادامه دهد

پره ها و بالهایش قابلیت تا شدگی را دارا هستند و این امکان باعث میشود که در ناو هواپیما بر و یا ناو جنگی فضای کمتری اشغال شود.

 22 تنها پرنده ایست که قابلیت عملیات در هر نقطه ی جهان متناسب با هر گونه آب و هوا را داراست که این قابلیت باعث تسریع عملیات و فراهم شدن نیروها در عملیات جنگی میشود و باعث کاهش درخواست انتقال هوایی و دریایی استراتژیک محدود میشود.

 

 خریداران:

 در حال تولید برای نیروهای کماندویی آمریکا(US MARINE)

 نیروی عملیات ویژه ی هوایی آمریکا(US Air Force Special Operation)

 نیروی دریایی آمریکا(US NAVY)

 

 هم اکنون نیروی کماندویی آمریکا سفارش تولید 360 فروند mV-22bs برای انجام دادن عملیات تهاجمی و عملیات پشتیبانی نیروها سفارش داده است.
 نیروی ویژه ی هوایی آمریکا (نیروی هوایی آمریکا مختص عملیات ویژه) 50 فروند cV-22s برای پشتیبانی و تعقیب زمینی در ارتفاع کم و در عین حال با سرعت زیاد در مکانهای مختلف برای انجام عملیات های ویژه ی مختلف سفارش داده است.
نیروی دریایی 48 فروند hV-22s برای انجام عملیات پشتیبانی سفارش داده است.

 اولین اسکادران وی22 در تاریخ 2006.3.3 برای نیروی کماندویی آمریکا با نام phumder-Chickensتشکیل شد که این اسکادران در سال 2007 کاملا عملیاتی خواهد شد.

 V-22 در سال 2009 کاملا عملیاتی خواهد شد.


مشخصات عمومی:


 نیروی پیشرانه:
  * Rolls Roys AE-1107c , 6.150 SHP (4586KW *2)

 طول:57.3 Feet (17.48 Metr) ,63 Feet (19.08)در حالت باز شدن درب عقب


 قطر پره ها : 11.56 Metr
 
 ارتفاع در حالت عمودی بودن موتورها : 6.63 metr

 رتفاع تا سکان: 5.38 meter

 پیشینه وزن برخاست :23495kg

 وزن خالی برخاست: 8460Kg

 سرعت: 463-km/h555.6

 مسافت قابل طی کردن با حد اکثر وزن: 1182km

 مسافت قابل طی کردن بدون بار: 4239Km

 خدمه: 3 نفر

 

 

 تولید : بخش هلی بویینگ مسول ساخت بدنه و سیستمهای کمکی و سیستمهای دیجیتال و سیستم کنترل الکتریکی میباشد.
  همکار آن شرکت هلیکوپتر سازی بل مسول ساخت بال و جعبه دنده و سکانها و سیستم چرخش پره ها و موتور میباشد.
هم اکنون این دو شرکت در حال تولید 13 فروند وی22 برای تحویل در اواخر سال 2006 میباشند.

 پیش زمینه : سازمان دفاع اجازه ی تولید کامل وی22 را در سپتامبر سال 2005 بعد از آنکه یک سری آزمایشات کلی و ریز که احتیاجات سازمان دفاع و نیروهای ویژه را مهیا کرد داده.

 بل بیش از 70 فروند هماپیما قبل از سال 2006 برای عملیاتهای گوناگون تولید کرده که یک دهه هم ادامه پیدا خواهد کرد.

 بویینگ و همکاران تجاری اش در سیستمهای بزرگ یا کوچک هم در کارهای شبکه ای پیشرو هستند و به علاوه ی آنکه یک پیشتاز در تولید ادوات نظامی و تجاری برای آمریکا و متحدانش هستند.

 همچنین کمپانی بل یک پیشتاز دز عرصه ی وسایل نقلیه ی عمود پرواز برای کارهای تجاری و نظامی است.
این کارخانه تا کنون بیش از 35000 پرنده از سال 1946 ساخته است که اولین پرنده ی تجاری بل47 نام گرفت .
منبع : 
centralclubs.com
موضوعات : 
هواپیمای نظامی , هواپیمای نفر بر , هلیکوپتر , هواپیما , هواپیما هلیکوپتر , هواپیمای V-22 Osprey .

 

درباره وبلاگ

من از بچگی عاشق خلبانی جنگنده بود وتا الان دنبالش رفتم واگه خدا بخواد وشما هم دعا کنید تا مدتی دیگه میشم واین وبلاگ رو واسه کسایی گذاشتم عاشق خلبانی اند شما اگه درباره خلبانی سوالی داشتید برای ایمیلم بفرستید تاجواب بدم aminfantom@gmail.com ..............................یا علی مدد
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ما را با عنوان دنیای خلبانی و آدرس f22.LXB.ir لینک بکن بعد مشخصات لینک خود ت رو در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.








نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 88
بازدید ماه : 213
بازدید کل : 25267
تعداد مطالب : 26
تعداد نظرات : 25
تعداد آنلاین : 1



Alternative content



http://coding.1100011.ir
http://1100011.ir